سفر فرشته کوچولو با هستی جون عید92
عید امسال شیراز خونه ی دایی یوسف بودیم که یک هفته بعد تصمیم گرفتیم با دایی و خوانواده ی زندایی جون به یک مسافرت طولانی بریم به نورابادو گچساران و اهواز به دزفول و خرم ابادو ملایر سفر کردیم دخملی گلم فرشته ی کوچولو انقدر به تو و هستی جون خوش گذشته بود که اصلا دوست نداشتید برگردید ولی وقتی بعد از اینکه چهاردهم را هم بدر کردیم به خونه برگشتیم تو و هستی حسابی گریه کردید که خونه نریم دریاچه ی نوراباد ...
نویسنده :
مامانی اتاناز
23:02
سومین عید فرشته کوچولو
درخت ها دوباره لباس نو خریدند توی باغ اسفند در انتظار عیدند درخت سرو اما لباس نو نداره لباس کهنه اش را زمین نمی گذاره صد افرین که کرده درخت سرو ساده لباس سبز خود را دو باره استفاده دخملی گلم عیدت مبارک امیدوارم سالهای سال عید رو بخوبی پشت سر بذاری و ارزو میکنم در تمام مراحل زندگیت موفق و سر بلند باشی ...
نویسنده :
مامانی اتاناز
21:05